دفتر شعر
شعر عکس عاطفی و عاشقی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
اشعار و نوشته های من
rain love u
سایت برتر
خرید ساعت مردانه جدید
خرید ساعت مردانه جدید
تنهای ساده دل
فروش پودر مو
پیامبر مهربانی ها
عشقی *تپلی*
دانلود آهنگ جدید
hots sex group
ورود ممنوع
درج آگهی رایگان
چگونه گوشی خود را بشناسی؟
همه چی از همه جا...
گروه اینترنتی گل یاس
حقیقتیه که اراک سره گفتن نداره ؟
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و آدرس parishanname.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. شعر عاشقانه









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 84
بازدید دیروز : 125
بازدید هفته : 771
بازدید ماه : 903
بازدید کل : 84975
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 109
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


نويسندگان
مهرداد

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 6:24 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 


با اینکه خیلی دوستت دارم اما ، دلم از تو گرفته

ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته

نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی

نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی

اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم 

نه با صدای مهربان تو

این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو

هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت

نمیتوان به هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست

تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست

با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته

اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته

آن روزی که آمدی و در آغوش گرفتمت

با تمام وجود مرا در میان گرفتی گذشت

چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه

چه زود عشقمان شد ، یک قصه عاشقانه

چه زود دل کندی از همه چیز ، آنقدر از آن روز گذشته که حتی

رنگ چشمهایت را نیز دیگر یادم نیست

این منم که هنوز هم روز به روز بیشتر به تو دل میبندم

این تویی که میگویی اینک دارم از احساسات تو میخندم

آهای بی وفا ، بیا و اشکهایم را ببین ، پس مرامت کجاست

یک ذره احساس داشته باش ، پس آن وجدان قلبت کجاست

تو که مرا نابود کردی ، عشقم را در تابوت گذاشتی وخاک کردی

بعد از آن حتی با یک شاخه گل هم بر سر مزا ر، از عشقم یاد نکردی

دلم از تو گرفته ، با اینکه دلشکسته هستم

نمیدانی چه شبهایی را با همین دل شکسته به انتظارت نشستم

تا امشب نیز فردا شود

شاید دلم دوباره با دیدنت خوشحال شود

نیامدی و حسرت شد آن انتظار ، نیامدی و نیامدی تا دلم شد بیمار


با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم

من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من

مرا هم نگاه کن ، تو  فقط با من باش

بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن

 
جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 6:20 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 


امشب تمام حوصله ام را

در یک کلام کوچک

از تو

خلاصه کردم

ای کاش می شد

یک بار بگویم دوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم

ای کاش فقط

تنها همین یک بار

تکرار می شد

 
جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 6:17 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 


من شکستن نمیدانم

ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود

دلم را ، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را ... دلم را با نگاه سردش و

کمرم را ... با رفتنش

 
شنبه 29 مهر 1391برچسب:, :: 8:12 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

 
شنبه 29 مهر 1391برچسب:, :: 8:10 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

روزی هزار بار دلت راشکسته ام

بیخود به انتظار وصالت نشسته ام

 

هربار این تویی که رسیدی و در زدی

هربار این منم که در خانه بسته ام

 

هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی

هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام

 

میخواهمــــــ برایت تنهایـــ ــ ـی را معنی کنمــــــ :


در ساحل کنار جاده نشسته ای ...

هوای سرد،

صدای باد،

انتــــــظار انتــــــظار انتــــــظار … … …

دستت می سوزد با سیگار !

به خودت می آیی،
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،
نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدایی که قشنگ تر از باد باشد ...
تنهایـــ ــ ـی یعنی این …

 
شنبه 29 مهر 1391برچسب:, :: 8:9 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد

 

 باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

 باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

 و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

 در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

 
شنبه 29 مهر 1391برچسب:, :: 8:6 بعد از ظهر :: نويسنده : مهرداد